كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

كوثر عزيز خاله اينا

گزارش جشن تولد 1 سالی کوثر ناناز

کوثرم عزیزم منو ببخش که تقریبا با یک هفته تاخیر دارم اپ می کنم پیامهای زیادی دوستان فرستادن همیجا ازشون تشکر می کنم سه شنبه گذشته کوثر و مامان وباباش امدن خونمون و کارت دعوت تولد برامون اوردن که من عکس کارت دعوت خودم گذاشتم خودمون اماده کردیم که چهارشنبه بریم جشن تولد ............ بالاخره ٤ تولد عشقمون فرارسید عمورضا و خاله نهال تزیین قشنگی انجام داده بودن وقتی عمو حسین امدن کوثر عزیزم کیک برید و انگشتش زد تو کیک به هممون کیک داد کوثر عزیزم حجم عکس ها خیلی زیاده حتما حجمش کم می کنم تو وبلاگت می ذاره ...
26 مهر 1390

فقط2روز مانده

کوثز عزیزم همه ی ما لحظه شماری می کنیم تا ٢١ مهر بشه عروسکم من تا اخر عمرم ٢١ مهر فراموش نمی کنم  مامان و بابا در تدارک برگزاری اولین تولد ت هستن ...
19 مهر 1390

تبریک روز دختر

خدا لبخند زد دختر به وجود امد لبخند زیبای خدا روزت مبارک  کوثر عزیزم لبخند زیبای خدا  خیلی خوشحالم که تورا دارم و می تونم بهت تبریک بگم                                                              ...
7 مهر 1390

گزیده عکس های کوثر معروف به گل بابا

کوثر عزیزم سلام ببخشید .بلاگتو دیر اپ می کنم ولی به خودم قول دادم واسه تولدت دقیقا ١٨ روز دیگه هست کامل کنم کوثر اسم منو خیلی زود یاد گرفت وقتی بخواد صدام بزنه میگه نگس(به جای نرگس)من هم صداشو ضبط کردم  هروقت دلم برات تنگ میشه گوش می کنم کوثر ١٨ شهریور ساعت ١١:٥٠ دقیقه اولین گام ها برداشت عکس که خیلی دارم نمی دونم کدومش بذار بالاخره با کمک مریم چند تاشو انتخاب کردیم .........    موش کوچولو که صداش در میاری اینجا ٩ ماهه هستی افرین دختر خوب عروسک نازی کن خوردن اولین فست فود مبارک عزیزم کوثر در حال خوردن چیبس ومپی ١١٠   مرواریدا رو نریز الان مامانت میاد التماس دعا کوثر خانم &...
3 مهر 1390

تبریک سالگرد ازدواج

٧شهریور نهمین سالگردازدواج خاله نهال و عمورضاهست اما امسال باسالهای گذشته فرق میکنه یک فرشته کوچولو زندگیشون شیرین تر از قبل کرده خاله وعموی عزیزم مبارک ...
8 شهريور 1390

مسافرت دسته جمعی

کوثر خانم کلمه دردر زوده زود یادگرفتن و هروقت حوصلش سر می رفت بابارضا میاوردش خونه ما  عمه محبوب ازمون دعوت کردن ما وکوثر مامان باباش و ٢تامادربزرگمون که باهم بریم مسافرت چادگان اول خاله نهال راضی نبود می گفت کوثر اذیت میشه ولی راضیش کردیم ٢١تیر بود دقیقا کوثر گلم ٩ماه شده بود که شیراز ترک کردیم وکوثر هم بعضی وقت ها می امد توی ماشین ما تو چادگان خیلی خوش گذشت کوثر کوچولو همراه بابا رضاسوار اسب شد و قلعه بادی کودکان رفت  ٣روز بعد از عمه محبوب اینا جدا شدیمو رفتیم همدان از جاهای دیدنی همدان  باباطاهر رفتیم راستی سوار تله کابین هم شدیم کوثر که عاشق دردر هست اصلا گریه نمیکرد یک روز هم رفتیم غار علی صدر با وجود ای...
6 شهريور 1390

مش کوثر

کوثر گلم تو تقریبا ٨ ماه بودی که امام رضا دعوتت کرد یک روز عصر مامان نهال زنگ زد گفت بابا رضا که از اداره امده گفته نهال میای فردا صبح حرکت کنیم بریم مشهد منم قبول کردم  وقتی نهالی زنگ زد این خبر گفت ماحسابی تعجب کردیم  منم وقتی فهمیدم واقعا جدی می گن امدم دنبال تو اوردمت پیش خودمون که حداقل چند ساعتی کنارمون باشی خاله نگران بود که خدای نکرده کوثر کوچولو مریض بشه اخه تو خرداد ماه بود هوا هم گرم این چند روزه دلمون خیلی برات تنگ شد تند تند زنگ می زدیم می گفتیم کوثر خوبه ؟ خاله نهال گفت اره به کوثرخیلی خوش می گذره و برای امام رضا سر سری می کنه   اینم عکس نازت قربون اون خندت ...
4 شهريور 1390

بدون عنوان

كوثر عزيزم تو روز به روز بزرگتر مي شي و ما هم دوست داريم هرروز تورا ببينيم خيلي زود دلمون برات تنگ مي شه تو هم ديگه مارا مي شناسي وحسابي دوستمون داري  وقتي كه ميام خونتون بهت سلام مي كنم لبخند رولبات ميشينه كه ادم ديونه مي كنه  تواين عكس 5 ماه هستي     اخ قربون اون گلسرت عزيزم       ...
8 مرداد 1390