بازم عروسی
کوثر عزیزم شب عید مولود عروسی اقا محسن دعوت شدیم .عروسی تو ماه بهمن و مامان نهال همش می
گفت خداکنه هوا سرد نباشه.بالاخره رفتیم عروسی مثل همیشه ناناز شده بودی و لی اون زوز تو خونه
شیطنت کرده بودی و ظهر استراحت نداشتی یک خرده بد اخلاق بودی و حتی سک لحظه از مامانش جدا
نشدی. با پارسا بازی نکردی .اما دلم نیومد که عکس نداشته باشی اینم چندتا باناز گرفتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی