سفر به یزد وشرکت در عروسی
هفته پیش عروسی پسر عموی کوثر سید علی در یزد بود .مامان نهال و بابارضا تصمیم نداشتن در عروسی
شرکت کنن. ولی اصرار های علی و عروس خانم (مریم)تاثیر گذاشت دوشنبه پیش به سمت یزد حرکت
کردید.برای راحتی تو که بتونی شیطونی کنی تصمیم گرفتن مزاحم خانواده عروس نشن و برن مهمان سرا
ماهم سه شنبه به شما ملحق شدیم تا شب بریم عروسی .عصر تو پیش بابا ،مصطفی،عموحسین و مامان
خدیج موندی تا مامان بتونه با خیال راحت بره آرایشگاه.عکس هایی که مصطفی ازت گرفت خیلی قشنگه:
کوثر داره بامامان بای بای میکنه تا مامان نهال باخیال راحت بره آرایشگاه.
اینم عکس هنری
کوثر در حال گام برداشتن وبازی کردن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی